کد مطلب:211392 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

لغت در عصر امام صادق
در كتاب جهان اسلام ما بحثی درباره لغات عالم و اینكه بسیطترین لغت معمول و زنده جهان لغت عرب است نوشتیم یك دوازدهم از لغات جهان را تشكیل می دهد و قریب هفتاد میلیون بشر دنیا به لغت عرب تكلم می كنند در حالی كه هفتصد میلیون تقریبا قرآن كه عربی است می خوانند و نماز و آیات احكام را كه به لغت عربی است كم و بیش بحث می كنند.

حافظ لغت عرب قرآن است كه مجموعه كامل لغات عربی در هر عصر می باشد و به منطوق انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون خدای عالم حافظ این كتاب است كه متضمن لغت عرب است.



مصطفی را وعده داد الطاف حق

تو بمیری و نمیرد این سبق



من كتاب و سنتت را حافظم

بیش و كم كن را ز قرآن رافضم



قرآن جامعه معالم و معارف دین است كه مشحون بر تمام لغات مستعمله اقوام و قبایل و عشایر مختلف اعراب قدیم و جدید می باشد و هر حدیث و شعر و نثری فصیح و بلیغ از قرآن سرچشمه گرفته.

قرآن كتابی است آسمانی كه یك سلسله معانی روشنی را متضمن است و كسانی كه در پرورش معانی قدم برمی دارند ناچارند سر در پیشگاه قرآن فرود آورند.

قرآن با فتوحات و جنگهای سرد و گرم به همه دنیا پیشرفت و ترجمه شد و به زبان آن ملت درآمد و همه مسلمین و معارف پژوهان غیر مسلمان به نظر تقدیس و تكریم بدان می نگرند - و احادیث نبوی نیز از آن معانی و مفاهیم قرآن صدور یافته كه شامل الفاظ مستعمل قدیم و جدید است كه مستجمع جوامع كلم در فصاحت و بلاغت و مكارم اخلاق می باشد.

قرآن همانطور كه بر سینه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد پس از ابلاغ در سینه های مردم جای گرفت و مسلمین قرآن را حفظ كردند و سالها سینه به سینه از لحاظ سمع و بصر انتقال



[ صفحه 231]



می گرفت قرآن از دو جهت در حافظه مردم جا گرفته یكی از نظر خواندن و ثواب آن و دیگر از این جهت كه منشأ احكام فقهی است و هر مسئله و حكمی مستند به قرآن است و لذا اكثر فقها آیات قرآن را به جهت سندیت در حفظ دارند - و متكلمین و اخباریین و دانشمندان و ادباء و شعراء و لغویین هر یك به استناد آیات قرآن در فن خود استشهاد می كنند - و همچنین مورخین و ملل و نحل از لحاظ قصص گذشتگان و نتیجه نهائی استشهاد قرآن به عواتب كار آنها در ایمان و كفر آیات را در نظر گرفته می خوانند و از همه مهمتر سالكین راه تكامل نفسانی در سیر و سلوك كمالی خود را از مكارم اخلاق تعلیمی قرآن استفاده نموده و از مفاد كلیات نزول قرآن در مكه و مدینه و لغات ادبی آن كه در كوفه و بصره به قوت و قدرت رسید بهره مند می شوند.

هر كس قرآن را نداند و نخواند از فضایل علمی محروم است و در عجز بیان گرفتار است و اكثر اوقات در خطا و لغزش می افتد - و قدرت بر ادراكات و احساسات و بیان آن را ندارد.

یك مرد حافظ و آشنای به قرآن اعم از مسلمان یا غیر مسلمان با یك مردی كه از قرآن بیگانه باشد از نظر قدرت بر بیان ادراكات و احساسات بسیار فرق و امتیاز دارد.

یك شاعر حافظ آیات و امثال سایره قرآن نبوغ و تجلی ادبی و شعری او چند برابر بیشتر از یك شاعر محروم از این فضیلت است.

لغاتی كه در قرآن استعمال شده لطیفترین لغات علمی و ادبی است كه با آن می توان به قدرت فصاحت و بلاغت افزود.

مثلا كلمه سر در معانی مختلفه مخصوصا در نكاح چنانچه می فرماید قوله تعالی ولكن لا تواعدوهن سرا مورد استفاده شعراء شده كه امرأی القیس گوید:



الا زعمت لسیاسة الیوم اننی

كبرت و ان لا یحسن السر امثالی [1] .



شعر موزون و مقفی از نثر موزون و مقفی قرآن اتخاذ سند نموده - و به حور و اوزان را در سخن منثور مانند كلام منظوم شیرین و دلچسب گردانیده است.

الفاظ قرآن متضمن معانی متعدد و منبسط است به طوری كه هیچ لغتی به این بسط معانی نیامده و هر كس می تواند با توجه به معانی لغات آن استفاده و استعاره كند -



[ صفحه 232]



چنانچه خود پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بسیاری از احادیث صادره را از مضامین و مدلول و معانی قرآن اتخاذ فرموده و اكثر احادیث نبوی دارای همان جزالت طبیعی و روانی و شیرینی الفاظ و متضمن فصاحت و بلاغت قرآن است كه در یك عبارت كوتاه شیرین محكم و متقن بدون ركاكت الفاظ و بدون از دست دادن معانی منظوره ترجمه شده و روح آن آیات و معانی لغات به قالب دیگر الفاظی كه تالی تلوقر آن است ریخته شده.


[1] به نقل ديوان ابي زيد محمد بن ابي الخطاب القرشي ص 6 چاپ اتحاد مصري.